محل تبلیغات شما

نتیجه تصویری برای آسیب های اجتماعی(۲)طلاق:

یکی از مهم ترین مسائل حال حاظر افزایش و گرایش به طلاق است!
متاسفانه با در نظر نگرفتن و انتخاب زوجیت نه از روی آگاهی و منطقی بلکه از روی احساسات و یکسری عوامل دیگر که در ذیل ذکر خواهد شد پیوندی میان دو نفر شکل می گیرد و پس از مدتی که شهوت احساس بر آنان کاهش یافته متوجه تفاوت ها و تناقضات یک دیگر خواهند شد و تصمیم به طلاق می گیرند که شایسته است با در نظر گرفتن و توجه به یک سری موارد نخست در انتخاب همسر دقت و با آگاهی گام برداشت و اگر از روی ناآگاهی رابطه ای شکل بگیرد و ازدواجی رخ دهد باید در حد توان سعی در حفظ رابطه کرد 
در این مقاله به تعاریف طلاق،آسیب ها و عوارض اجتماعی و فردی(عوارض منفی طلاق بر ن مطلقه،عوارض منفی طلاق بر مردان و عوارض منفی طلاق بر فرزندان)،انواع خشونت های اجتماعی،علل و عوامل طلاق،راهکار های کاهش دهنده طلاق
امید است در جهت بسط و گسترش سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی مثمرثمر باشد.
طلاق نوعى گسســت و جدايى و اخلال در بنيان هاى اساســى خانواده اســت كه منجر به جدايى هميشــگى ـ هم راه لوازم آن ـ مى شد در شريعت نيز، گسست پيوند شويى به فسخ يا طلاق صورت مى گيرد
طلاق به عنوان يك مســئله اجتماعي مي تواند زمينه بروز بســياري از مسائل و پيامدهاي متفاوت و بعضا زمينه بروز بســياري از آسيب هاي اجتماعي ديگر در سطوح فردي و سطوح اجتماعي را فراهم آورد. از يك سو اين آثار و پيامدها مي تواند عوارضي را براي ن و مردان و از سوي ديگر براي فرزندان به همراه داشته باشد.
ّ الف) آثار و عوارض منفي طلاق بر ن مطلقه
مشــكلات اقتصــادي و معيشــتي، تن دادن بــه ازدواج هاي موقت و يا خــارج از عرف اجتماعي، افســردگي، سرخوردگي و كاهش رضايت از زندگي، پذيرش نقش هاي چندگانه و تعدد نقش ها، روي آوردن به آسيب هايي همچون قتل، خودكشي، اعتياد، فحشا، سرقت، انزوا و اختلال در مناســبات و تعاملات اجتماعي، مشــكلات جنســي و روي آوردن به انحرافات جنســي و فساد اخلاقي، مشكلات ناشــي از عدم حضانت فرزندان، دلتنگي و از دست دادن ســلامت رواني و جســمي و . از جمله آثارو پيامدهايي اســت كه ن مطلقه با آن درگير هستند.
ب) آثار و عوارض منفي طلاق براي مردان فشارهاي روحي و رواني، ابتلا به انواع آسيب ها مثل اعتياد به مواد مخدر، الكل، اختلافات رفتاري،خودكشــي، فحشــا و انحرافات جنســي و قرار گرفتن در معرض انواع بيماري هاي عفوني و ويروسي، از دست دادن پيوندها و همبستگي با خانواده، طرد خانوادگي و اختلاف با ســاير اعضاي خانــواده، تن دادن به ازدواج هاي موقــت و ازدواج هاي ثانويه، اختلاف بين فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد، از جمله آثار و پيامدهاي منفي طلاق براي مردان است.آثار طلاق بر مردان بيش از ن است.آسیب شناسان و روانشناسان اجتماعی معتقدند احساساتی نظیرناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییها و تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان شکل می‌گیرد
طلاق به عنوان يك آسيب اجتماعی بر بنیان خانواده اثر گذار است. در اين ميان بعضي اشخاص تصور مي كنند ن بيش از مردان آسيب مي بينند. ممكن است ن از نگاه فرهنگي و يا موضوع امرار معاش يا مسائل عاطفي آسيب ببينند اما تخليه خود از نظر رواني را با گريه و يا درد دل انجام مي دهند اما مردان بعد از طلاق نه تنها دچار آسيبهاي رواني بيشتر مي شوند بلكه به خاطر ساختار اجتماعي با درون ريزي ناراحتي ها در معرض سكته و مرگ زودرس قرار مي گيرند.
مردان طلاق تمايلي به ازدواج مجدد ندارند
در این باره دكتر ابهري،رفتار شناس و استاد دانشگاه می گوید: مردان بعد از كودكان بيشترين آسيب را از طلاق مي بينند. نگراني در مورد سرنوشت فرزند و آينده او ، گسست عاطفي با همسر، نگاه جامعه به يك مرد جدا شده و اشاره به ضعف وي به خاطر عدم توانايي در مديريت زندگي عواملي هستند كه مرد را مورد هجوم قرار مي دهند.
او ادامه مي دهد: شايد از نظر ازدواج مجدد مردان شرايط بهتري از ن داشته باشند اما اكثريت مردان اعتنايي چنداني به ازدواج مجدد ندارند چرا كه وحشت از تكرار شكست اوليه باعث نوعي تجرد طولاني و حتي تا پايان عمر در مردان مي شود.
اين استاد دانشگاه اضافه مي كند: از نگاه مادي ممكن است مردان شرايط بهتري از ن مطلقه داشته باشند اما بسياري از آنها نيز گرفتار زندان براي مهريه، از دست دادن شغل و پايگاه اجتماعي به خاطر زندان، زخمهاي عميق روحي و عاطفي در مردان ایجاد می کند. در مجموع تمام اعضاي خانواده به خاطر طلاق آسيب هاي غير قابل جبران تحمل مي كنند. اما بعد از فرزندان مردان بيشتر از ن دچار بحران هاي فكري، اجتماعي و مادي مي شوند.
ج) آثار و عوارض منفي طلاق براي فرزندان
آثــار و عوارضي كه طلاق براي فرزندان طــلاق به همراه دارد، از آن جهت قابل اهميت اســت كه مي تواند زمينه بروز بســياري از اختلالات رفتاري، روحي و رواني در آنان باشــد و زندگــي فــردي و اجتماعي آتي آنان را بــه مخاطره اندازد. بروز افســردگي در كودكان و نوجوانان، اضطراب، پرخاشــگري و عصيان در نوجوانان، حسادت، سوءظن و بدبيني نسبت بــه ديگران، فرار از منزل، تــرك تحصيل و افت تحصيلي، بزهكاري و كجروي هاي اجتماعي 
(قتل، ي، فحشا و .) ازدواج زودرس به ويژه براي دختران، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هويت، اعتياد، فقر، ضعف ســلامت جســمي و رواني (بي خوابي، ســوء تغذيه، بي اشــتهايي و يا پرخوري عصبي و.) احســاس درماندگي و ســرخوردگي، تجربه عقده حقارت ناشــي از عدم دسترســي به محيط گرم و عاطفي خانوادگي در مقايســه با ديگران و دروني ســازي عقده هــاي منفي و ضــد اجتماعي، انزواي اجتماعي، گرايش به انــواع انحرافات اجتماعي به جهت ضعف كنترل رفتاري و اخلاقي به وســيله والدين، اجتماع ستيزي و ديگرآزاري و بروز 
انواع خشونت هاي اجتماعي.
د) عوارض اجتماعي طلاق
گذشته از اعضاي خانواده، آثار و پيامدهاي ناشي از طلاق مي تواند اجتماع را تحت تأثير قرار داده و تبعاتي را در جامعه به همراه داشته باشد. افزايش جرائم اجتماعي، تزل اجتماعي و عدم ثبات جامعه،فروپاشي خانواده، به عنوان مهم ترين و اولين نهاد اجتماعي پايه، افزايش 
هزينه هاي اجتماعي براي جلوگيري كنترل جرائم و ناهنجاري ها و انحرافات ناشــي از طلاق، افزايش كودكان خياباني و ساير آسيب هاي اجتماعي همچون فرار از منزل، تكدي گري، قتل، خودكشــي، اعتياد، قاچاق و . افزايش تعداد ن خودسرپرست و مشكلات معيشتي، رواني ـ اجتماعي و اخلاقي آنان و ســاير نابساماني هاي شخصيتي، اجتماعي و رفتاري افراد مطلقه 
و فرزندان آنان از جمله عوارض اجتماعي ناشي از طلاق هستند.چالش ها، تهديدها و عوامل تسهيل كننده طلاق شــرايط، چالش ها و كاســتي ها و تهديدهاي موجود مي توانند تســهيل كننده و زمينه ساز گســترش پديده طلاق در سطح جامعه باشــند و در صورتي كه در برنامه ريزي هاي اجتماعي مــورد توجه قــرار نگيرند، همچنان با روند رو به رشــد اين پديده روبــه رو خواهيم بود و همان طور كه ذكر گرديد گذشته از پديده طلاق، آثار و عوارض حاصل از اين پديده مي تواند منجر به بروز ســاير آسيب هاي اجتماعي گردد و در جامعه نوعي بحران اجتماعي و ناامني را به همراه دارد.
شيوع و گسترش بيكاري در قشر جوان، اعتياد، اختلاف طبقاتي و پايين بود درآمدهاي خانــوار و گرانــي، تورم و ناتواني مالــي اكثريت جوانان، ضعف مكانيســم هاي آموزش هاي اجتماعــي قبل از ازدواج و ناكارآمدي مراكز مشــاوره خانواده بي توجهي به تقويت بنيان هاي شــخصيتي نسل جديد به وسيله خانواده و مدرســه، فقدان يا ضعف آمادگي و آگاهي جوانان به ويژه نســبت به تكنيك هاي ارتباطي و عاطفي،وجود برخي روحيات آســيب شــناختي در خانواده هــا كه تســهيل كننده مداخلات آنها مي گردد، توقعات فزاينــده و پيش رونده زوجين از يكديگر كه با واقع گرايي همراه نيســت، خارج شــدن ازدواج از مدار هنجاري و خياباني شــدن ارتباطات همسرگزيني، ترويج فرهنگ خودپرســتي، خودبيني و خودمحوري، تغيير در الگوي مصرف رسانه اي كه با نوعي هنجارگريزي همراه است، بي بهرگي و ضعف آگاهي زوجيــن از وقوف بر تكنيك هاي كنترل عصبي، درك غيرواقع بينانه از نقش همســري در دو جنس و انتظارات متقابل رشــد تفكرات فمينيســتي از يك سو و از سوي ديگر اعتقاد به تفكر مردسالاري و كاهش اعتقادات ديني و مذهبي در جوانان از جمله شرايط و زمينه هايي هستند كه مي توانند شيوع و گسترش پديده طلاق را در جامعه فراهم سازند.
طــلاق به عنوان يك پديده اجتماعي منبعث از مجموعه علــل و عوامل متعدد اجتماعي، فرهنگــي و اقتصادي خاصه مباحث فرهنگي اســت و تعيين يــك عامل اصلي و قطعي بروز 
طلاق امكان پذير نيست
علل و عوامل طلاق
طلاق عوامل مختلفی دارد که مهم‌ترین این علل و عوامل را می‌توان به شرح ذیل احصاء نمود: عوامل  موثر در طلاق:
1-هم‌کفو نبودن زوجین:ازدواج‌هایی که درآنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق‌ترند و کمتر به طلاق می‌انجامد. تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی،سطح تحصیلات،سطح هوش،هم نژاد بودن،دین مشابه داشتن،داشتن آموزه های مشابه،هم زبان بودن،یک ازدواج موفق را رقم می‌زند.   
2-تفاوت طبقاتی:تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی معمولاً دیدگاه‌های مختلفی را به وجود می‌آورد.
3-توقعات نابجا:از مهم‌ترین دلایل طلاق توقعات نادرستی است که زوجین از یکدیگر دارند.
4- خشم و پرخاشگری و کتک زدن
5- عدم توجه به یکدیگر
6- روابط اجتماعی ناسالم، ازدواج‌های احساسی،عشق‌های کور
7 -خرافات و اعتقادات نادرست نظیر شانس و اقبال
8- ازدواج‌های از روی ترحم
9- فقدان امنیت شغلی. معمولاً نبود امنیت شغلی ویژه برای مردان که مسئولیت تأمین معاش زندگی را بر عهده دارند منجر به کاهش یا سلب امنیت روحی و روانی آنان خواهد شد.
10- تضاد فرهنگی: یکی از عوامل مهم در ناسازگاری زوجین وعدم برقراری تفاهم بین آنان وجود گرایش‌های فرهنگی متعارض بین آن‌ها است
11- ازدواج در سنین پایین
12-تفاوت سنی زیاد زن و شوهر
13-شهرت یکی از طرفین: این عامل چنانچه منجر به تفاخر کاذب شود مشکل آفرین خواهد بود.
14-عوامل اقتصادی
15- عدم درک متقابل افراد از یکدیگر:به علل مختلفی از جمله اختلافات سنی زیاد یا اختلاف سطح تحصیلات و اختلافات فرهنگی ممکن است طرفین درک متقابلی از یکدیگر نداشته باشند.
16- اعتیاد و مواد مخدر: رابطه اعتیاد و گرایش  مواد مخدر و طلاق دو جانبه است و هر یک می‌تواند سبب ایجاد دیگری شود. به عبارت دیگر طلاق می‌تواند سبب گرایش به سمت مواد مخدر شود و اعتیاد نیز می‌تواند منجر به جدایی و طلاق شود.
17-عدم رعایت عفاف زوجین
- عدم رعایت حقوق زوجین مانند ترک انفاق
19-بحران شخصیت:یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق در جامعه امروز،بحران شخصیت است.
بحران تنهایی یا یک خلاءعاطفی، خلاءای است که باعث می‌شود فرد در سن پایین تصمیم به ازدواج بگیرد وبا این ازدواج این گره یا عقده را از هم بگسلد .
20- خانواده های متزل 
21-دخالت نابجای اطرافیان :تأثیر پذیری یکی از زوجین از القائات فکری نابجا و مداخله‌جویانه خانواده خود می‌تواند منجر به ناسازگاری و ایجاد اختلافات شویی شود.
22- وفادار نبودن زوجین :خیانت یکی از زوجین به دیگری به عبارت دیگر فحشاء و روابط جنسی خارج از سیستم خانواده از عوامل عمده طلاق محسوب می‌شود.
23-تعیین مهریه های سنگین
24-ازدواج تحمیلی:این نوع ازدواج بدترین نوع ازدواج است. بعضا" اتفاق افتاده که والدین دختر یا پسر بدون در نظر گرفتن شرایط فرزندشان و بدون جلب نظر وی ویا حتی با وجود مخالفت وی مبادرت به تعیین همسر بر ای او می‌نمایند که این امر ممکن است منجر به ایجاد تبعات بسیار شومی شود که یکی از این تبعات طلاق است.
25- تشریفات زاید و افراطی ویژه در اوایل تشکیل زندگی مشترک
26- کاهش روحیه ایثار و از خود گذشتی
27- عدم تطابق سنت‌ها در برگزاری جشن عروسی، خواستگاری و .
28- کاهش قبح طلاق در افکار عمومی و .
تدابیر پیشگیرانه یا عوامل کاهش دهنده طلاق و اختلافات شویی
عوامل ذیل را می‌توان از جمله عوامل پیشگیرانه یا کاهش دهنده بحران شویی و طلاق محسوب نمود
1-داشتن شرایط مساعد برای ازدواج
2- توجه و تشابه زوجین از لحاظ اعتقادات مذهبی و
3-وجود سابقه مناسب در زندگی خانوادگی.
4- ساده زیستی
5- ازدواج عاقلانه     
  6 - پرهیز شدید از ازدواج اجباری   
7-تشابه نسبی سطح آموزش، فرهنگ و تحصیلات.
8- دارا بودن آموزش کافی در زمینه مسائل خانوادگی.
9- مراجعه به مراکز مشاوره و انجام مشاوره ازدواج قبل از ازدواج.
10- دقت کافی در انتخاب همسر.
 11- عدم دخالت اطرافیان
12- عدم اتکاءبه دوستی‌های به اصطلاح خیابانی یا اینترنتی
13-- تعدیل کردن توقعات حذف تشریفات زاید ازدواج
14-تعیین مهریه های مناسب
15--تطابق پذیری و قابلیت انعطاف زوجین
16-انجام مذاکرات جهت رفع اختلافات وسوءتفاهمات و تشکیل محکمه داخلی خانوادگی برای حل اختلاف دو همسر
17-خوش‌رفتاری و توصیه مکرر به آن و گذشت از غفلت‌ها و تخلفات جزئی همسر
- تسلط بر نفس که منجر به غلبه خشم‌های آنی بر انسان نشود و اقدامات یا تصمیماتی عجولانه انجام ندهد
19- رعایت امانت داری و حفظ حقوق همسر.
20- صداقت هم در بدو تشکیل خانواده وهم در طول زندگی شویی
به اجماع:برای ایجاد،حفظ و تداوم یک رابطه باید نگاه طرفین از سطح رابطه یکسان باشد
سطوح رابطه به ترتیب شامل:آشنایی،همکاری،دوستی، صمیمیت و عشق است
باید نگاه دو طرفین به رابطه موجود برابر باشد و بپزیرند که که طرفین مکمل و کامل کننده هم دیگر هستن و با این طرز تفکر به صورت قائده ای درست و مناسب در جهت پیشبرد و تلقی در سطوح رابطه برآیند
باید نگاه و انتظارات طرفین نسبت به خود و رابطه برابری کرده و اگر چنین رابطه ای با رعایت این ضوابط شکل و پیش برود بی شک رابطه ای سعادت مندانه است.

آسیب های اجتماعی(۱):روابط اجتماعی ناصحیح

دموکراسی،نظریات مرتبط درباره حکومت دموکراسی،دموکراسی اجتماعی

پیران کودک نما(کودکان کار)2

طلاق ,اجتماعي ,مي ,ازدواج ,مردان ,عوامل ,یکی از ,منجر به ,آثار و ,از جمله ,هاي اجتماعي ,مردان شرايط بهتري

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قشم من